كى رفتهاى ز دل، كه تمنا كنم تو را؟!
كى بودهاى نهفته، كه پیدا كنم تو را؟!
غیبت نكردهاى، كه شوم طالب حضور
پنهان نگشتهاى، كه هویدا كنم تو را
با صدهزار جلوه برون آمدى، كه من
با صدهزار دیده تماشا كنم تو را
بالاى خود در آینه چشم من ببین
تا با خبر ز عالم بالا كنم تو را
مستانه كاش! در حرم و دیر بگذرى
تا قبلهگاه مؤمن و ترسا كنم تو را
خواهم شبى، نقاب ز رویت برافكنم
خورشید كعبه، ماه كلیسا كنم تو را
گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من
چندین هزار سلسله در پا كنم تو را!
طوبى و سدره، گر به قیامت به من دهند
یك جا فداى قامت رعنا كنم تو را
زیبا شود به كارگر عشق، كار من
هر گه نظر به صورت زیبا كنم تو را
نظرات شما عزیزان:
دعا اگر نکنم من، دعا اگر نکنی تو...
حالت انتظار
چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی
من از سرودن شعر ظهور می ترسم...
نرسیده است....
او که جمعه می آید...
بی گل نرگس...
كى رفتهیى...
قائم رهایی...
دوران حُسن توست...
صبح بی تو...
ناخواسته...
غروب جمعه...
چشم ها را می گشایی ...
کجاست...
گفتند صبح آمدنت صبح دیگریست
برای پرندههای منتظر کمی مهربانی بریز!
عطر انفاس تو...
منتظر....
چرا نمی آید؟؟
پیام اور بهار....
دلم تنگ است....
اميد منتظران ...
استجابت ...
چگونه بي تو بمانم ...
دل نوشته ای به امام زمان علیه السلام...
مولا...
تنها ترین....